بیتابیتا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

گل خوشرنگ بیتا

منم و دو دختر گل بیتا 10 ساله و مهتا 4 ساله

نوشهر

دختر قشنگم بیتا یک سفر دو روزه نوشهر رفتیم.مثل همیشه از آب بازی لذت بردی.هوای شرجی شب یک کم اذیتت کرد اما در کل خستگی اثاث کشی از تنمون در اومد. دوروزه که از شیر گرفتمت.ماشا...خیلی خانمی عزیزم. ...
12 مرداد 1391

بابایی

قشنگترین لحظات زندگیم وقتی بود که بابام ماهی پاک میکرد...انار دون میکرد...گردو مغز میکرد یا قند میشکوند و من کنارش میشستم.بیتا جون از زندگیت لذت ببر.بابای گلی داری. بابا نشسته داره ماهی پاک میکنه ...ساعت ۱۱ شبه.همیشه این موقع ها ازت میپرسه چشم بیتا چی میگه..شما هم میگی:لالا اما این دفعه که پیشش نشستی و داری نگاش میکنی..ازت میپرسه چشم بیتا چی میگه شما هم میگی:بشین بشین بعد شروع میکنی برای بابا تا ۱۰میشماری...۷ و ۸ رو نمیتونی بگی.بابایی هم کیف میکنه ...
12 مرداد 1391

طالقان

بیتای من با سه تا کلمه خودت رو راحت کردی.از این..اینجا و..نه.به هر حال برای من که همه ی کارات شیرینه.تصمیم گرفتیم قبل از ماه رمضان یک پیک نیک داشته باشیم.رفتیم طالقان... تازگیها دست به کمر وایمیستی ...
12 مرداد 1391
1